میزان الملوک و الطوائف (کتاب)نام کامل کتاب «میزان الملوک و الطوائف و صراط المستقیم فی سلوک الخلائف»می باشد؛ این کتاب تالیف جعفر بن ابی اسحاق کشفی (متوفی ۱۲۶۷ ق) و کتابی است به زبان فارسی در موضوع سیاست و مملکت داری. ۱ - ساختار کتاباین کتاب در سال ۱۲۴۶ ق. نوشته شده است و هر چند انگیزه کشفی از نگارش آن چندان روشن نیست، لکن از لابلای سخنانش به دست میآید که وی احساس میکرده که در روزگار خویش، جامعه از فقدان «عالمان حقانی» رنج میبرد از این رو لازم میبیند که بخشی از عقاید و اسرار سینه خود را بازگو کند. همچنین به نظر میرسد این اثر و نیز اثر دیگری از همین مؤلف به نام تحفه الملوک که در سالهای میانی و پایانی جنگهای ایران و روس تالیف شدهاند، به انگیزه آرام سازی و اصلاح رفتار سیاسی طبقات اجتماعی و نخبگان سیاسی آن دوره نگارش یافته باشندکتاب مشتمل بر مقدمهای به قلم مصحح، آقای عبدالوهاب فراتی ، مقدمهای به قلم مولف و ده باب و هر باب در برگیرنده تمهیداتی میباشد. ۲ - گزارش محتوااین کتاب یکی از اندرزنامههای سیاسی دوره قاجاریه میباشد که در آن، یک عالم شیعی به تحلیل سیاست پرداخته است.هرچند میزان الملوک خطابی و تا حدودی تقیه آمیز است، در عین حال از اهمیت تئوریک مباحث آن کاسته نمیشود و میتواند در مباحث فلسفه سیاسی تکمیل کننده مباحث تحفه الملوک باشد. کشفی در میزان الملوک، در ابتدای هر بابی، حکمتی را بیان میکند و سپس برای تائید آن، به روایات و آیات متعددی استناد مینماید و در پارهای از موارد از تجربه و حکایات نیز سود میجوید.نویسنده در ضمن ابواب کتاب موضوعاتی همچون عدالت ، خلافت ، سلطنت ملوک و کیفیت سلوک کارگزاران دولت ، عالمان، وعاظ ، قضات ، صاحبان ثروت، زارعین ، دهاقین ، تاجران و صنعت گران را مورد بررسی قرار میدهد.کشفی در این اثر از یک سو به جامعه مطلوب و آرمانی خویش میاندیشد و از این رو در پی آن است که ویژگیهای آن جامعه را به تصویر بکشد. جامعه مطلوب از نگاه او از سه عنصر: ۱. اجرای عدالت جمعی، ۲. برقراری امنیت ، و ۳. اجرای شریعت فراهم میآید. از سوی دیگر پیش فرض کشفی آن است که سیاست باید در پرتو دیانت و شریعت اجرا گردد و بدین علت دلنگران اجرای شریعت است و بسیاری از نابسامانیهای دوره قاجاریه را در تظاهر به اجرای شریعت میداند. هر چند میزان الملوک تنها کتاب کاملا سیاسی کشفی است، ولی به تنهایی چارچوب اندیشه سیاسی وی را منعکس نمیسازد و باید در تحلیل اندیشه سیاسی او به مجموعه آثار خطی وی نیز مراجعه نمود. کشفی از جمله اندیشمندان دوره قاجاریه است که تاکنون افکار و آراء وی به علت عزلت گزینی، بر طالبان علم مجهول مانده است. در چارچوب اندیشه سیاسی کشفی، در عصر غیبت اصالت از آن حکومت فقیهان و مجتهدان شایسته است و وی شروطی را برای احراز چنین مقامی لازم میداند که عبارتند از: ۱. فراگیری علوم رسمی؛ یعنی همان علوم ابزاری که در فرایند استنباط احکام شرعی به کار گرفته میشود. ۲. تاییدات ارواح ملکوتیه و حصول قوه قدسیه . ۳. عدالت . در صورتی که تمام شرایط فوق در فقیه به گونهای آشکار گردید، در آن هنگام به باور کشفی، عالم حقانی و فرمانروای واقعی هموست و او همان کسی است که روایات معصومین درباره او سفارشات ویژهای کردهاند. عدالت مهمترین فضیلتی است که در جامعه مطلوب کشفی به چشم می خورد. وی عدل را به معنای تساوی و حد میان اطراف دانسته و آن را در مقابل افراط و تفریط به کار می برد. کشفی با برابر دانستن عدالت با مساوات و مساوات با وحدت، تصوری منطقی بین عدالت و وحدت برقرار ساخته و بدین صورت عدالت را یک مفهوم واحد حقیقی بسیط می داند. در این صورت چون عدالت به معنای واحدیت است و توحید نیز از صفات باری تعالی است؛ عدالت هم بر خلاف گفته متکلمان ا ز صفات ذات می باشد و نه از صفات فعل ، از این رو عدالت یک مفهوم واقعی، ثابت و غیر متغیر است که به شرایط زمان و مکان و تاریخ اعتبار، بستگی ندارد. مفهومی که کشفی از عدالت ارائه می دهد به گونهای تنظیم یافته که شاخههای آن به تمام موضوعات و چهرههای هستی که زیر حاکمیت عدل قرار دارد، گسترش مییابد و بر اساس همین اصل عدالت، کشفی مسایل سیاسی، اقتصادی و فردی را مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار داده و طی ده باب، در هر جا عدل را به فراخور موضوع، تقریر و پایه گذاری کرده است. بحثهای گسترده و عمیق کشفی درباره اعتدال، درواقع بازتابی است از بحرانی که جامعه اش درگیر آن بوده و هم راه حل و پاسخی برای آن. کشفی به بحران عدالت در دوره قاجاریه واکنش نشان میدهد و عامل انحطاط و مبتلا شدن به انواع بلیات را افراط و تفریط یا انحراف از حد میانه میداند. وی در اثر دیگر خود؛ یعنی تحفه الملوک ، صراحتا به این بحران اشاره دارد که همه اصناف و گروههای اجتماعی عصرش از طریقه اولیه خود بیرون آمده و انحراف از شریعت نمودهاند: علاوه بر متصوفه و متفلسفه ، تمام فرق دیگر از علما، جهلا، سلاطین، رعایا، اغنیا، فقرا، زراع، اهل صنایع و حرف، همگی از طریقه اولیه بیرون رفتهاند و عدول و انحراف از شریعت و طریقتی که تکلیف هر یک از آن هاست نمودهاند. وی با برداشتی که از ماهیت بحران دوره خویش دارد تنها راه حل آن را، استوار ساختن روان و رفتار انسان و جامعه بر طریقه انصاف و اعتدال میداند. در واقع میتوان گفت بحثهای کشفی در تحفه الملوک و میزان الملوک، ارائه قواعدی است که فرد- اعم از سلطان و رعیت میتواند با به کارگیری آنها به وضعیت میانهای در خصال و رفتار خویش دست یابد و سپس به جامعهای که تک تک اعضایش به چنین وضعیتی دست یافتهاند ملحق گردد. کشفی در باب ششم از این اثر، پس از بیان ارزش و جایگاه علم در اسلام ، با تقسیم علم به ظاهر و باطن، عالمان را نیز به سه گروه تقسیم میکند: - عالم به علم ظاهر عالم به علم باطن- عالم به هردو. کشفی از میان عالمان تنها دو گروه اخیر و نیز دستهای از گروه اول را ناجی و عالم حقانی میداند لکن مدعی است تعداد عالمان حقانی در برابر گروه هالکین به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. وی در این باره می- نویسد: و این طایفهاند که روز به روز زیاد میشوند و غلبه میکنند و غاصب حق و منصب عالم حقانی میگردند. برخی از اینان نیز بر سر منابر به مداحی سلاطین مشغول میشوند و فاتحه و دعاهای خیر برای آنها میگویند چنان که در این زمانها بسیار و فراوان میباشند. وی در ادامه، درباره عالم حقانی، که شایستگی فرمان روایی در عصر غیبت را دارد، میگوید: حقا خیر و برکت یکی از ایشان شرق و غرب را فرا میگیرد و مردمان در پناه دولت او میباشند و آن است مدار وقت و قطب زمان و آن است که حضرت پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرموده: علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل. تفاخر به آن نموده و آن است که تاجدار العلماء ورثه الانبیاء میباشد. لکن کشفی در یافتن چنین فقیهی در روزگار خویش چندان خرسند به نظر نمیرسد و به واژه نادرالوجود روی میآورد. این سخنان نشان میدهد که وی نمیتوانسته علمایی را که در روزگارش میزیستهاند شایسته حکومت بداند چراکه عالمان از دست یابی به ویژگیهای که وی برای عالم حقانی برمی شمارد کوتاهی کرده و نتوانستهاند شرایط نیابت عامه را در خود احراز کنند و به سخن دیگر، از عهده وظایف خویش به شایستگی برنیامدهاند. و درنهایت با ناامیدی از تشکیل حکومت مجتهد جامع الشرایط در عصر غیبت به گونهای بر تفکیک حوزه عرفیات از شرعیات صحه میگذارد و در صدد ارائه یک جامعه نمونه در این گفتمان برمی آید. درواقع میتوان گفت میزان الملوک در منظومه اندیشه سیاسی وی به دوره تفکیک آن دو حوزه اختصاص دارد. ۳ - وضعیت کتاباین کتاب مشتمل بر پاورقیهایی به قلم مصحح و فهرست مطالب میباشد. [۲]
میزان الملوک و الطوائف و صراط المستقیم فی سلوک الخلائف، خالقی، علی، حکومت اسلامی، پاییز ۱۳۷۶، ش ۵، ص۲۷۳- ۲۷۶.
۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). |